سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جلوه معشوق

موسیقى و دلیل حرمت

 موسیقى و دلیل حرمت
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ»؛لقمان (31)، آیه 6. «و برخى از مردم سخنان بیهوده را مى‏خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند».
«موسیقى» - یا «موسیقیا» - واژه‏اى یونانى است که در فرهنگ لغت، معادل «غنا» است؛ ولى در حوزه مفاهیم دینى و اصطلاح فقه، با یکدیگر تفاوت دارد. «غنا» در اصطلاح شرعى عبارت است از: «آوازى که از حنجره آدمى بیرون آمده و در گلو چرخانده (چهچهه) شود و در شنونده حالت سرور و وجد ایجاد کند و مناسب با مجالس لهو و خوش‏گذرانى باشد». اما موسیقى به «صوت و آهنگى گفته مى‏شود که از آلات موسیقى، پدید آید». بر این اساس بین موسیقى علمى و موسیقى فقهى، عموم و خصوص مطلق است.ر.ک: امام خمینى، المکاسب المحرمة، ج‏1، ص‏224-198؛ حسینى، على، الموسیقى، ص‏16و17؛ آیت‏الله تبریزى، استفتاءات، س‏1046و1047و1048؛ آیت‏الله فاضل، جامع‏المسائل، ج‏1، س 974 و 978 و 979.
در قرآن چند آیه در این مورد نازل شده است که با توجه به بعضى از آیات قرآن و احادیث، حرمت غنا و موسیقى لهوى، به خوبى ثابت مى‏شود.رک: لقمان (31)، آیه 6؛ فرقان (25)، آیه 72؛ مؤمنون (23)، آیه 3؛ حج (22)، آیه 30؛ قصص (28)، آیه 55. افزون بر آن، تمامى فقیهان شیعى نیز بر حرمت موسیقى و غنا اتفاق نظر دارند.عده‏اى از فقیهان دین در کتب استدلالى خود و برخى از نویسندگان در نوشته‏هاى فارسى اظهار مى‏دارند که دو تن از فقیهان شیعى (فیض کاشانى و محمد باقر سبزوارى) قائل به حلیت غنا هستند؛ ولى با کمى تأمل و درنگ در کلام آنان، در خواهیم یافتکه آنان نیز در اصل حرمت غنا تردیدى ندارند و تنها در برخى ویژگى‏ها و خصوصیات با آنان اختلاف نظر دارند. ر.ک: سیدابوالقسم، خویى، مصباح الفقاهه، ج 1، باب الغناء؛ امام خمینى، المکاسب المحرمة، ج 1، باب الغناء.
با بررسى کوتاه در قرآن و روایات و سخن روان شناسان، مى‏توان موارد ذیل را از فلسفه‏هاى حرمت موسیقى دانست:
1. انسان را به فساد و فحشا گرایش مى‏دهد.در حدیثى از نبى اکرم‏صلى الله علیه وآله آمده است: «الغِناءُ رُقِیَّةُ الزِّنا»؛ «غنا نردبان زنا است»: بحارالانوار، ج 76، باب 99، الغناء.
2. او را از یاد خدا غافل مى‏سازد.در آیه 6 از سوره «لقمان» یکى از عوامل گمراهى از سبیل الهى «لهو الحدیث» دانسته شده و «لهو» آن چیزى است که انسان را به خودش آنچنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهاى مهم‏تر شود، و در روایات اسلامى از آن به «غنا» تفسیر شده است: وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، ابواب مایکتسب به.
3. بر روان و اعصاب، تأثیر سویى دارد.ر.ک: تفسیر نمونه، ج 17، ص 24.
در زمینه غنا و موسیقى توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. هر نوع آواز و آهنگى، حرام شمرده نمى‏شود؛ بلکه تنها آهنگ‏هاى مناسب با مجالس لهو و فساد، مشمول حرمت است و گوش دادن به آهنگ‏هایى که از این مشخصه عارى بوده و یا مشکوک به نظر مى‏رسد، اشکال ندارد.
دوم. طرب و لهو، دو واژه کلیدى است که در باب غنا و موسیقى به کار مى‏رود. «طرب» به حالت سبک وزنى و سبک عقلى گفته مى‏شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ، در روان و نفس آدمى پدید مى‏آید و او را از حد اعتدال خارج مى‏کند. این امر تنها به حالت شادى اختصاص نمى‏یابد؛ بلکه ممکن است از آهنگ‏هاى غم و حزن آور نیز به دست آید.المکاسب المحرمه، ج 1، باب الغناء.
«لهو» سازگارى و هم‏نوایى آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوش‏گذرانى است؛ بدین معنا که ممکن است نغمه‏اى طرب‏انگیز نباشد؛ ولى از نغمه‏هایى باشد که فقط در جلسات فاسقان و هواپرستان رایج باشدبه این آهنگ لهوى مى‏گویند و اگر از هر دو مشخصه (طرب و لهو) برخوردار باشد،به آن مطرب لهوى مى‏گویند.
تمامى مراجع تقلید، «لهوى بودن» را جزء و قید موسیقى حرام مى‏دانند؛ ولى در قید «طرب‏انگیزى» اختلاف نظر دارند.آیات عظام آیت‏الله سیستانى، آیت‏الله تبریزى، آیت‏الله وحید و آیت‏الله مکارم، موسیقى لهوى را حرام مى‏دانند؛ اگرچه طرب‏انگیز نباشد.
سوم. آلات موسیقى دو قسم است: آلات مختص حرام و آلات مشترک.
«آلات مختص» به آلاتى از موسیقى گفته مى‏شود که نوعاً در لهو و لعب به کار مى‏رود و منفعت حلالى در بر ندارد. «آلات مشترک» به آلاتى از موسیقى گفته مى‏شود که هم براى منافع مشروع و حلال به کار مى‏رود و هم براى منافع نامشروع و حرام.
استفاده از آلات مختص به هیچ وجه جایز نیست؛ ولى آلات مشترک بستگى به کیفیت نواختن آن دارد. بیشتر مراجع تقلیدآیةاللّه آیت‏الله بهجت و آیةاللّه آیت‏الله صافى، استفاده از هر نوع آلات موسیقى را حرام مى‏دانند. استفاده از آلات مشترک را به طور مطلق حرام نکرده‏اند؛ بلکه براساس کیفیت نواختن آن فتوا داده‏اند

 منبع agahsazi.com