پیامبران اولواالعزم
معنی واژه رسول و نبی
واژه ((رسول)) بمعناى ((پیام آور)) و واژه ((نبى)) ـ اگر از ماده ((نبا)) باشد ـ بمعناى ((صاحب خبر مهم)) ـ و اگر از ماده ((نبو)) باشد ـ بمعناى ((داراى مقام والا و برجسته)) است.
بعضى گمان کرده اند که مفهوم نبى, اعم از مفهوم رسول است به این بیان: نبى یعنى کسى که از طرف خداى متعال به او وحى شده باشد خواه مامور به ابلاغ به دیگران هم باشد و خواه نباشد, ولى رسول یعنى کسى که ماموریت ابلاغ وحى را هم داشته باشد.
اما این ادعا, صحیح نیست, زیرا در بعضى از آیات قرآن کریم, صفت ((نبى)) بعد از صفت ((رسول)) آمده است (1)در صورتى که طبق بیان مزبور, باید صفتى که مفهوماً عام باشد (نبى) قبل از صفت خاص (رسول) ذکر شود. افزون بر این, دلیلى بر اختصاص ماموریت ابلاغ وحى, به رسولان نداریم.
در پاره اى از روایات آمده است که مقتضاى مقام نبوت این است که فرشته وحى را در حال خواب ببیند و در حال بیدارى, فقط صداى او را بشنود در حالى که صاحب مقام رسالت, فرشته وحى را در حال بیدارى هم مى بیند(2)
اما این فرق را هم به حساب مفهوم لفظ نمى توان گذاشت. و بهرحال, آنچه را مى توان پذیرفت این است که ((نبى)) ازنظر مصداق (و نه از نظر مفهوم)اعم از رسول است. یعنى همه پیامبران, داراى مقام نبوت بوده اند ولى مقام رسالت, اختصاص به گروهى از ایشان داشته است و به حسب روایتى که قبلاً اشاره شد تعداد رسولان, سیصد و سیزده نفر مى باشد. و طبعاً مقام ایشان بالاتر از مقام سایر انبیا خواهد بود, چنانکه خود رسولان هم از نظر مقام و فضیلت یکسان نبوده اند (3 ) و بعضى از ایشان به مقام ((امامت)) نیز مفتخر گردیده اند(4)
پیامبران اولواالعزم
در قرآن کریم, گروهى از پیامبران خدا بعنوان ((اولواالعزم)) معرفى شده اند (5 )ولى ویژگیهاى آنان مشخص نشده است. و به حسب آنچه از روایات اهل بیت علیهم الصلوه والسلام بدست مىآید پیامبران اولواالعزم پنج نفر بوده اند به این ترتیب: حضرت نوح, حضرت ابراهیم, حضرت موسى, حضرت عیسى و حضرت محمد بن عبدالله علیهم الصلاه والسلام (6) . و ویژگى ایشان ـ علاوه بر صبر و استقامت ممتاز که در قرآن کریم نیز به آن, اشاره شده ـ این بوده که هر کدام از ایشان کتاب و شریعت مستقلى داشته اند و پیامبران معاصر یا متاخر, از شریعت آنان تبعیت مى کرده اند تا هنگامى که یکى دیگر از پیامبران اولواالعزم, مبعوث به رسالت مى شد و کتاب و شریعت جدیدى می آورد.
ضمناً روشن شد که اجتماع دو پیامبر در زمان واحد, ممکن است چنانچه حضرت لوط, معاصر حضرت ابراهیم (ع) بود و حضرت هارون با حضرت موسى (ع) به پیامبرى رسید و حضرت یحیى در زمان حضرت عیسى (ع) مى زیست.
1- ر.ک: سوره مریم ـ آیه 51, و آیه 54.
2- ر.ک: کافى: ج 1, ص 176.
3- ر.ک: سوره بقره ـ آیه 253, و سوره اسرا ـ آیه 55.
4- ر.ک: سوره بقره ـ آیه 124, سوره انبیا ـ آیه 73, و سوره سجده ـ آیه 24.
5- ر.ک: سوره حقاف ـ آیه 35.
6- ر.ک: بحار الانوار: ج 11, ص 33 ـ 34, و معالم النبوه: ص 113.
محمد تقی مصباح یزدی ,آموزش عقاید ,ج2)