از حیوانات هم بیاموزیم
درسهاى اخلاقى از حیوانات
براى پیمودن راه تهذیب روح، اهل بیت طهارت (علیهم السلام) دستوراتى دادهاند که مرحوم بوعلى بر اساس همان دستورات، شواهد زیادى ذکر مىکند. مثلا در روایات آمده است که صبح زود به سراغ کار رفتن را از کلاغها یاد بگیرید که آنها قبل از هر حیوان دیگر بیدارند و به سراغ کار مىروند. شما هم اگر آن توفیق را داشته باشید که قبل از اذان صبح از خواب برخیزید و نماز شب و آنگاه نماز صبح را بخوانید و بعد به سراغ کار بروید بسیار خوب است و گرنه حداقل هنگام اذان صبح بیدار باشید. مرحوم بوعلى بر اساس رهنمود روایات در رسالة الطیر از چند حیوان نام مىبرد:
1. خارپشت: فرمودند شما مثل خارپشتباشید. اولا تیغ خار پشت مانند پشم براى گوسفند از عنایتهاى الهى است گوسفند تغذیه مىکند و پشم مىرویاند و خارپشت تعذیه مىکند و به جاى پشم، تیغ و خار مىرویاند که سلاح اوست که اگر بخواهند به او آسیبى برسانند با همین تیغها از خود دفاع مىکند و در هنگام برخورد با مار، در خارهاى پشتخود پنهان مىشود و در نتیجه مار هرچه بر پشت و خارهاى آن نیش مىزند در او اثر نمىکند و خود مار به هلاکت مىرسد و آن گاه از این مار مرده تغذیه مىکند. بنابر این خارپشت در برخى موارد، تیغها را پنهان و در برخى از موارد دیگر آن را ظاهر مىکند; یعنى، شما نیز این طبیعت و ماده را که به منزله تیغى بیش نیست مخفى کنید و آن صفاى درون و باطن شفاف را بیرون بیاورید تا به جایى برسید. در باره همین خارپشت، بعضى از شارحان رسالة الطیر مرحوم بوعلى نقل کردهاند که این حیوان یک اربعین مىگیرد و چهل روز «غیبت» دارد تا خودش را اصلاح کند; یعنى، اربعین گیرى حتى در حیوانات هم هست و انسان هم باید با گرفتن اربعین مواظب اخلاق خود باشد.
2. مار: آنگاه مىفرماید: همانطور که مار، سالى یک یا دو بار از پوستبیرون مىآید، شما هم از عالم طبیعت و بدن، که براى شما به منزله پوست است، بیرون بیایید و به لب و مغز برسید. در تعبیرات مرحوم بوعلى و سایر اهل معرفت هست که عارفان و سالکان کوى حق از بدن، بیرون آمدهاند. در حالى که در بدن هستند، مثل این است که در بدن نیستند. همان گونه که افراد عادى، لباس را از تن بیرون مىآورند، آنان نیز روح را از پیکر تن بدر آورده و آن را آزاد و رها کردهاند. 3. کرم: بوعلى مىگوید: مانند کرمها باشید که هنگام راه رفتن خیلى آرام حرکت مىکنند و مزاحم کسى نیستند. در حقیقت آنان این خط مشى را از آیه کریمه «الذین یمشون على الارض هونا» (1) گرفتهاند. مؤمنین اهل سیر و سلوک نیز، آرام حرکت مىکنند، تا مزاحم کسى نباشند البته گاهى چنین متحرک آرامى زاهد منزوى است که مثل مور، آزمندانه حرکت مىکند.
4. عقرب: نیش عقرب در قسمت دمش قرار دارد تا اگر کسى از پشتسر، حمله کرد، بتواند ازخود دفاع کند. بعد مىگوید: شیطان، از پشتسر یعنى از جایى حمله مىکند که انسان او را نمىبیند و او انسان را مىبیند، از این رو انسان باید احساس خطر کرده، از هر طرف، مرزدارى کند. گرچه شیطان گفت: من از جلو، پشت، راست و چپ مىآیم و به انسان حمله مىکنم; ولى درحقیقت، همه این چهار طرف از پشتسر است. زیرا قرآن کریم، خطر غفلتبشر از شیطان را گوشزد مىکند و مىفرماید: «انه یریکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم» (2) او از راهى حمله مىکند که شما را مىبیند ولى شما او را نمىبینید و غفلت، همان ندیدن است.
5. شتر مرغ. و...: شیخ رئیس مىفرماید: مثل شتر مرغ باشید که آهن و سنگ گرم رامىخورد و این خطر را تحمل مىکند و یا مثل افعى که استخوانهاى درشت را مىخورد و آن را نرم مىکند یا مانند سمندر که در آتش فرو مىرود و یا مانند خفاش باش که از روز مىپرهیزد. البته این چهار حیوان رذایلى دارند که انسان نباید آنها را یاد بگیرد; اما داراى چهار فضیلت آموختنى هستند: «مقاومت» شتر مرغ، «استقامت» افعى، «آتش ستیزى» سمندر و «روز گریزى» خفاش را باید آموخت. پرهیز از روز و روزگرا نبودن، همان حس گرا نبودن است. باید فضیلتحس گرا نبودن را از خفاش فرا گرفت; یعنى انسان نگوید: «تا چیزى را ندیدم باور نمىکنم»! زیرا بسیارى از معارف الهى «غیب» است و باید با عقل، آنها را فهمید و با دل، آنها را یافت و با چشم نمىتوان دید. اینها راههایى است که مرحوم بوعلى ارائه کرده است; یعنى، از هر کدام از این حیوانات هشتگانه یاد شده خصوصیتى را باید گرفت.
1. سوره فرقان، آیه 63.
2. سوره اعراف، آیه 27
2. سوره اعراف، آیه 27