حقیقت معنای اذن خداوند
حقیقت معنای اذن خداوند
معنای اذن این است که: خدا ما را طوری آفرید، ادراکات ما راطوری عنایت کرد، اجزاء بدن و اعضاء و جوارح را طوری آفرید، قوا و استعدادهای ما را طوری تعیین فرموده و تنظیم نمود، که تمام این جهات می توانند، اگر در یک شرائط خاصّی قرار گیرند، معانی کلّیّهای را ادراک کنند به اذن خدا و به تجلّی او و به قوّه و حول او و به رحمت او، و سپس آن معانی را به قالب الفاظ در آورده، مرتّباً و منظّماً القاء نمایند.و در هر حال خداوند بر هم? این امور سیطره دارد، و این معانی و این الفاظ نیز از معدن وجود و علم او بر این فکر افاضه میگردد و به خارج سرایت میکند.این است معنای اذن، و اگر آن نباشد هزار سال هم بگذرد لب قدرت تکان خوردن را ندارد، و چون حرکت کند به اذن خدا بوده است. یعنی چه؟ یعنی تا تمام اسباب و شرائطی را که خداوند مقرّر فرموده حاصل نشود، و سپس اراد? حضرت او به ایجاد موجودی از این اسباب و شرائط و مُعِدّات تعلّق نگیرد، اذن خدا پیدا نشده است.فرض کنید: ما ساعتی درست میکنیم، برایش شیشه میگذاریم، چرخ دنده می گذاریم پاندول و عقربه و فنر میگذاریم و تمام جهات را در آن مراعات میکنیم؛ امّا این ساعت هنوز کار نمیکند چرا؟چون یکی از پیچهایش خوب محکم نشده است. آن شرط آخرین که آمد و پیچ محکم شد، ساعت به کار میافتد.
رادیو برای ما خبری را نمیآورد، چون یک جای آن نقص فنّی دارد، یک سیم آن قطع است؛ وقتی آن سیم متّصل شد، تمام اسباب و شرائط مِن حیث المجموع تأثیر در آن مفعول میکنند و آن منظور و نتیجه حاصل میشود.این اذن خداست، یعنی سنّت حتمیّه و ناموسی که در این قرار داده تا به دنبالش اثر پدیدار شود.این حقیقت تجلّی خداست، ظهور خداست، اذن و اجاز? خداست.در این رادیو چنین است که باید اسباب و شرائط طوری تنظیم گردد که موج را تبدیل به صدا کند، صوتی مسموع و از جنس ملفوظ تحویل به ما دهد؛ پس این صوت، صدای خداست.معنایش این نیست که صدای خدا را از جای دیگر آورده و آن خارج را به ما تحویل میدهد؛ بلکه خود این صدا، صدای خداست و ظهور خداست که بدینوسیله بدین قسم در این آلت ظاهر شده است.(معادشناسی علامه تهرانی محمد حسین ج8ص26)