ادامه سیر تکون تلمود
سیر تکوّن تلمود 4
منابع تلمود
علاوه بر میشنا و تعالیم اموراییم بابل یا فلسطین، از منابع دیگرى نیز در تهیه و تدوین تلمود استفاده شده است. از آن جمله مىتوان از موارد ذیل نام برد:
الف) آن دسته از تعالیم ربىهاى میشنا (تناییم)، که در خود میشنا نیامده است
به این منابع اصطلاحا «میشناى خارجى» (324) یا به زبان آرامى «برایتا» (325) مىگویند. برایتا انواع و اقسامى دارد که از باب نمونه مىتوان به این موارد اشاره کرد :
1- میدراش تناییمى (326) (یا هلاخایى): در هر جاى تلمود که متن اصلى تورات آمده باشد، به ویژه آنجایى که بحث مسایل قانونى و شرعى مطرح است، «اغلب با نقل یک «برایتا» که به ظاهر، نظر دیگرى درباره حکم مورد بحث دارد، آغاز مىشود». (327) بسیارى از این میدراشهاى تناییمى که در تلمود آمدهاند، شبیه دیگر آثار میدراشى نظیر «مخیلتا» (328) در شرح سفر خروج، «سیفرا» (329) در تفسیر سفر لاویان، یا «سیفره» (330) در سفر اعداد و تثنیه، هستند. اینها همه کارهایى هستند که از مکتب علمى «عقیوا بن یوسف» (331) و «یشماعیل» (332) ناشى شدهاند.
2- برایتاهاى ضمیمه شده به میشنا: این منابع شباهت زیادى به «توسیفتا» (333) دارند؛ توسیفتا به معناى ضمیمه یا متمم، اثرى تناییمى است که مطابق فهرست و چینش مطالب میشنا تنظیم شده است و توضیحاتى درباره موضوعات علمى و «مطالب اثباتیهاى است که معمولا از «میشنا» حذف شده است». (334) رابطه دقیق این اثر با مجموعه رسمى احکام یهود همچنان در حالهاى از ابهام است.
3- چندین منبع دیگر تناییمى که فقط در تلمود بابلى از آنها استفاده شده است.
ب) تعالیم اموراییم فلسطینى
على رغم همه تبعیدها و سختگیرىها، سرزمین فلسطین همچنان به مطالعه و تحقیق در تورات ادامه مىداد و مرکزى براى تعلیم تورات محسوب مىشد. در آنجا نیز با همان شیوه و روش رایج حوزههاى علمیه بابل، باب اجتهاد و استنباط باز و مجالس درس و بحث برپا بود. فعالیتهاى علمى و تحقیقى آنها را مىتوان در پیکره تلمود فلسطینى یافت. در تلمود فلسطینى، از این منابع بسیار استفاده شده است.
ج) آگادا
چنان که در مبحث مربوط به آگادا شرح دادیم، آگادا آن دسته از تعالیم ربانى است که به مسایل شرعى مربوط نیست. آگادا از منابع تلمودى محسوب مىشود و مىتوان آن را در طبقات ذیل دسته بندى کرد:
1- تفسیرهاى کتاب مقدس که اغلب از مواعظ کنیسهها اخذ شدهاند؛
2- تعالیم، معیارها و نکات اخلاقى؛
3- حکایات و داستانهایى که درباره ربىهاى یهود نقل شدهاند؛
4- عقاید و آداب و رسوم عامه مردم و جزئیاتى از فرهنگ عمومى جامعه [فولکدر] به ویژه مسایلى نظیر اعتقاد به نیروهاى جادویى و برخى دستورالعملهاى طبى عامیانه.
د) فتواهاى شرعى ربىها
باید تاکید کنیم که کتابت «سنت شفاهى» در طى دوره شکلگیرى تلمود، مجاز نبود. لذا فتواهاى شرعى فقیهان و دیگر منابعى که مورد استناد تلمود هستند، به نقل از حافظان شریعت شفاهى است، که سینه به سینه نقل شده و به نسلهاى بعدى تدوین کنندگان نهایى تلمود رسیده است . لذا استفاده از آرا و نظرات فقهى عالمان دین و وارد کردن آن در متن تفسیرها شیوهاى رایج بود.
فهرست مطالب تلمود
از آنجا که میشنا محور اصلى مباحث تلمود است، چنانچه با نظرى به صفحات تلمود اصلى که متن میشنا در وسط و گماراها در حواشى آن نوشته شده است، این امر کاملا روشن است، لذا چینش و فهرست مطالب آن درست به همان ترتیبى است که در میشنا آمده است؛ یعنى همانطور که آغازین بخش میشنا، «سدر زراعیم» و بخش پایانى آن «طهاروث» است، تلمود نیز همینگونه است.
اما با این حال، تلمود، بهویژه تلمود بابلى که در واقع امروزه هرگاه از تلمود سخنى به اطلاق گفته مىشود، به نحو غالب، تلمود بابلى مراد است از بعضى جهات تفاوتهایى با میشنا دارد: از مجموع 60 رساله میشنا که در 6 بخش آمده است، حدود 37 رساله در تلمود بابلى آمده است. البته ناگفته نماند که تلمود، تقسیم بندى دیگرى از بخشها ارائه کرده است که طبق آن، تعداد رسالهها به 63 عنوان رسیده است.
در اینجا به موارد اختلاف فهرست مطالب تلمود به ویژه تلمود بابلى با میشنا مىپردازیم :
الف) تقریبا تمامى رسالههاى بخش موعد (درباره روز شنبه و دیگر اعیاد و مناسبتهاى سال)، بخش ناشیم (درباره حقوق خانواده) و بخش قداشیم (درباره معبد و عبادت قربانى) در تلمود آمده است.
ب) از بخش زراعیم میشنا (که درباره مقررات کشاورزى است) تنها رساله «براخوت» (335) که حاوى ادعیه و نمازهاى یومیه است، در تلمود بابلى آمده است. علت حذف بقیه رسالهها را معمول نبودن مطالب آنها در بابل ذکر کردهاند.
ج) از بخش طهاروث (درباره احکام طهارت) به استثناى رساله «نیداه» (336) که درباره دماء ثلاثه، مسایل شرعى خاص زنان، از جمله احکام حیض و نفاس بحث مىکند که همچنان جنبه عملى دارد، بقیه رسالهها در تلمود بابلى مطرح نشدهاند.
زبان تلمود
زبان هر دو تلمود با هم فرق دارد؛ هر کدام داراى گویش خاصى از زبان آرامى هستند؛ «گماراى فلسطینى به لهجه آرامى غربى نوشته شده و بسیار شبیه به زبان آرامى کتابهاى «عزرا و دانیال» است. اما گماراى بابل با لهجه آرامى شرقى کتابت شده است». از سوى دیگر، با زبان عهد عتیق و میشنا، که عبرى است، نیز تفاوت دارد؛ اگر چه زبان عبرى میشنا، عبرى بومى است و با عبرى عهد عتیق اندکى متفاوت است.
تفسیر تلمود
از همان ابتدا، فهم تلمود حتى براى با استعدادترین عالمان یهود مشکل مىنمود. ویرایش غیر روشمند و نامنظم تلمود، موجب شده بود که درک هر بخش از آن بدون شناخت و معرفتى پیشین از زمینهها و مبانى مفاهیم و اصطلاحات ـیا به تعبیر مسامحهآمیز، شان نزول مطالبـ ناممکن شود. زبان نامانوس آرامى تلمود نیز مشکلى مضاعف بود. در این میان، یهودیان خارج از سرزمین بابل یا فلسطین، بهخاطر عدم دسترسى به فقیهان، مشکلات بیشترى را متحمل مىشدند. در ابتدا، با ارسال پیک و طرح پرسش و استفتا از فقیهان و حکیمان تلمودى، حل مشکلات و ابهامات خود را جستوجو مىکردند. همین نامهها که از سوى یهودیان خارج از سرزمین بابل یا حتى از طرف شاگردان آنها که در بابل ساکن بودند، ارسال شده بود و در آنها از معانى واژه، اصطلاح یا شرح و تفسیر عبارتى از تلمود پرسش شده بود و مجموعه پاسخها و فتاوى فقیهان، اولین تفسیرهاى تلمود را رقم زدند. البته در این زمان که رویکردى به تفسیر تلمود ظهور کرده بود، دیگر نه از تناییم خبرى بود و نه از اموراییم؛ حال مىبایست از «گائونها» (337) سخن گفت؛ اینان کسانى بودند که گامهاى اولیه را در مسیر تفسیر تلمود برداشتند. گائون در ابتدا به معناى رئیس دار العلم یا حوزه علمیه بهکار مىرفت. اینان وارثان اموراییم و مراجع اصلى و اولیه شرح و تفسیر تلمود بودند. گائونها در تدریس و تفسیر تلمود، از همان سنت و سبک اموراییم پیروى مىکردند.
با گذشت زمان و در ادامه تلاش گائونها، عالمان و دانشمندان یهود، شرح و تفسیرهاى متعددى بر تلمود نوشتند که پرداختن به همه آنها از حوصله این تحقیق خارج است و تنها به بعضى از معروفترین آنها اشارهاى اجمالى مىکنیم. اما قبل از آن باید تاکید کنیم که مطالعه تلمود و تحقیق و تفحص در آن بدون در نظر گرفتن این تفسیرها، اگر نگوییم ناممکن است، باید بگوییم که ناقص و عقیم خواهد بود. در اینجا تعدادى از تفسیرها را معرفى مىنماییم :
1- تفسیر ربى حنانل بن حوشئیل: (338) این تفسیر، اولین تفسیر مهمى است که بر اساس مکتب فکرى یهودیان اسپانیا و شمال افریقا، سفاردى، (339) درباره تلمود نوشته شد. از خصوصیات این تفسیر مىتوان به ایجاز فوق العاده و دورى جستن از طرح مسایل جزئى اشاره کرد. نویسنده گاهى با ذکر عبارت «و این ساده است»، از تفسیر بخش معینى از تلمود چشم مىپوشد.
2- تفسیر «کلید قفلهاى تلمود» (340) اثر ربى نیسیم گائون: (341) او در تدوین و نگارش این اثر، که در مقایسه با تفسیر ربى حنانل منسجمتر است، همان شیوه ایجاز گویى و پرهیز از طرح مباحث جزئى را پیشه خود مىسازد.
این دو تفسیر گنجینه تعالیم و تفسیرهاى گائونى است.
3- تفسیر ربنو گرشوم: (342) او تفسیرى مختصر در شرح بخشهایى از تلمود نوشته است. او را به خاطر فتواهاى مهمى که در دوران «پراکندگى» صادر کرد، «چراغ روشنایى عصر پراکندگى» (343) لقب دادند.
4- تفسیر راشى: او که نام اصلىاش ربى شلومو تروایى (344) است، از شاگردان ربى گرشوم به حساب مىآید. راشى در قرن دوازدهم مىزیست و در حوزههاى آلمان و فرانسه تحصیل کرد. احکام هلاخایى، فتواها و اشعار مذهبى زیادى از او بر جاى مانده است که ابیاتى از آنها امروزه جزء ادعیه مشهور یهود است. اما بزرگترین دستاورد او یکى تفسیر کبیرش بر کتاب مقدس و دیگرى اثر جاودانش درباره «تلمود بابلى» است. او در تفسیر تلمود، سبک و روش تفسیرى خاصى ارائه مىکند و همین امر موجب شده است تا تفسیرش الگوى تمام تفسیرهایى شود که به زبان عبرى ناب نگارش یافتهاند. این ضرب المثل عامیانه که «در زمان راشى گویى هر قطره مرکب یک سکه طلا مىارزید» (345) کنایه و در واقع شکوهاى عامیانه از ایجاز و اختصار بسیار زیاد تفسیر راشى است.
5- تفسیر توسافوت (346) : تفسیرى گروهى حاصل تلاش شصت تن از اندیشمندان بزرگ یهود به نام «توسافیست» (347) که با الگوگیرى از تفسیر راشى آن را نوشتهاند. گرد آورندگان با پژوهش دقیق در تلمود، اثرى را خلق کردهاند که بر آن نام «تلمودى بر تلمود» (348) نهادند.
7- تفسیر هیدوشى آگادوت و هلاخوت (353) (داستانهاى مبتنى بر آگاداها و هلاخاها): این تفسیر، از مهمترین تفاسیرى است که بر تلمود نوشته شده است. نویسنده این اثر، ربى سموئیل الیعزار ادلز (354) معروف به «مهارشا» ( 355 مىباشد. او بر خلاف بسیارى از مفسرین که از عنصر آگادایى در تلمود غفلت کردند، تفسیرى پردامنه از شرح حکایتها ارائه داد.
آنچه درباره تفسیر تلمود گفته شد، گوشهاى از هزاران نکته در این باب است. در این مقاله مجال آن نیست که به تمامى تفسیرها بپردازیم و از شتاب چاپ و انتشار تفسیرهاى تلمود بعد از اختراع صنعت چاپ سخن، و در نهایت، از علماى معاصر و شرحهاى آنها بر تلمود سخن بگوییم . ...ادامه دارد