پیامبر رحمت اسوه انسانیت
پیامبر صلی الله علیه وآله ، اسوه و مقتدای مسلمانان
خدای متعال به همه مسلمانان فرمان میدهد که پیامبر ارجمند اسلام صلی الله علیه وآله را مقتدا و سرمشق خود قرار دهند و در همه امور از او پیروی کنند:
«لقد کان لکم فی رسول الله أسوة حسنة لمن کان یرجو اللّه و الیوم الآخر و ذکر الله کثیراً» .(احزاب 21 )
(برای شما در رسول خدا نمونه و سرمشق نیکویی برای پیروی است برای آن کسی که به خدا و آخرت امیدوار است و بسیار خدا را یاد میکند).
و نیز میفرماید:
«و ما آتاکم الرسول فخذوه و مانهاکم عنه فانتهوا...» [حشر 7 ] .
(آنچه رسول خدا به شما میفرماید بگیرید و از آنچه شما را نهی میکند اجتناب کنید).
و میفرماید:
«اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول...» (نساء59 ) .
(از خدا اطاعت کنید و از رسول خدا اطاعت کنید).
و میفرماید:
«من یطع الرسول فقد اطاع اللّه...» (نساء 80) .
(آنکه از رسول خدا اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است).
امیر مؤمنان علیعلیه السلام نیز در فرازی از نهجالبلاغه میفرماید:
«همانا رسول خدا صلی الله علیه وآله کافی است که نمونه و سرمشق تو قرار گیرد، و راهنمای تو بر نکوهیدگی و عیبناکی دنیا و خواریها و زشتیهای فراوان آن شود؛ چرا که هر سوی آن از او گرفته و برای غیر او گسترده شد و بر خورداری از آن ازاو بریده و زینتهایش از او دور کرده شد...».
«پس به پیامبر پاک و مطهّر خود اقتدا کن که روش او نمودار و سرمشقی است برای کسی که اقتدا جوید و تسّلایی برای کسی که تسلیت خواهد، و محبوبترین بندگان نزد خدا کسی است رفتار پیامبرش را سرمشق خود سازد و به دنبال او رود. از دنیا اندکی به قدر ضروت و با سختی و مشقت میخورد و به آن با گوشه چشم نیز نگاه و توجّه نمیکرد؛ پهلوی او از همه مردم تهیتر و شکم او از همه خالیتر بود؛ دنیا به او عرضه شد و او از پذیرفتن آن سر بر تافت، دانست که خدای سبحان چیزی را دشمن میدارد او نیز آن را دشمن داشت، و چیزی را خوارشمرده او نیز آنخوار انگاشت، و چیزی را کوچک ساخته او نیز آن را کوچک دانست؛ و اگر در ما جز این نبود که آنچه خدا و رسول او دشمن داشتهاند دوست میداریم و آنچه خدا و رسول او حقیر و ناچیز دانستهاند بزرگ و عظیم میپنداریم همین برای نشان دادن مخالفت ما با خدا و سرپیچی ما از فرمان الهی کافی بود! همانا آن بزرگوار صلی الله علیه وآله بر روی زمین غذا میخورد و همچون بردگان مینشست، و بهدست خود کفش خود را پنیه میزد و لباس خود را وصله میکرد، و بر الاغ بیپایان سوار میشد و دیگری را بر ترک خود سوار میکرد، و پردهای بر در خانه او آویختند که نقشهایی داشت به یکی از زنان خود فرمود: «این پرده را از پیش چشم من دور کن که هر گاه به آن مینگرم دنیا و زیورهای آن را به یاد میآورم»؛ و با دل خود از دنیا رو گرداند، و یاد آن را در خاطر خود میراند، و دوست داشت که زینت دنیا از چشم او پنهان بماند تا زیوری از آن بر نگیرد، و دنیا را پایدار نمیدانست و امید ماندن در آن نداشت. و آن را از خود بیرون راند و دل از آن برکند، و دیده از آن فرو پوشاند؛ و چنین است هر کس چیزی را دشمن دارد خوش ندارد که به آن بنگرد یا نزد وی آن را یاد کنند؛ و در روش رسول خدا صلی الله علیه وآله نشانههایی است که ترا به زشتیها و عیبهای دنیا راهنمایی میکند، چرا که او همراه با بستگان نزدیک خود در دنیا گرسنه بسر میبرد، و با منزلت بزرگی که داشت زینتهای دنیا از او دور مانده بود.
پس بیننده با خرد خویش بنگرد که آیا خدا محمّدصلی الله علیه وآله را به این ترتیب (که از عیش و نوش دنیا به دور داشته بود) اکرام فرموده یا او را خوار و خفیف ساخته است؟!
اگر بگوید او را خوار ساخته به خدای عظیم سوگند دروغ گفته است؛ و اگر بگوید او را اکرام کرده پس باید دریابد که خداوند غیر او را خوار که دنیا را برایش گسترانده و آن را از کسی که از همه به او نزدیکتر و مقربّتر است دور داشته است!
پس باید اقتدا کننده به پیامبر خود اقتدا کند و از او پیروی نماید و پا بر جای پای او گذارد، و گرنه از بدبختی و هلاکت ایمن نخواهد بود که خدای متعال محمّد صلی الله علیه وآله را نشانهای برای قیامت و بشارت دهنده به بهشت و بیم دهنده از کیفر و عذاب قرار داده است؛ از دنیا گرسنه بیرون رفت و به آخرت سالم و بیعیب وارد شد، تا آنگاه که از جهان رحلت کرد سنگی بر سنگی ننهاد؛ و خدا بر ما منّتی بزرگ دارد که به احسان خود او را برای ما پیشروی که از او پیروی کنیم و پیشوایی که پا بر جای پای او گذاریم قرار داده است.
به خدا سوگند بر این ردای پشمین خود چندان وصله نهادم که از وصله زننده شرمنده گشتم، و گویندهای گفت: آیا آن را دور نمیاندازی؟! گفتم: از من دورشو که بامدادان مردم شبروان را میستایند . (نهج البلاغه خطبه 160)
( سیمای آفتاب ، موسوی گرمارودی)