تأویل در قرآن
تأویل در قرآن مولف: چکیده: چکیده: لفظ تأویل در قرآن 17 مرتبه در 15 آیه به معانی علت و غرض و بیان صُوَر اصلی، نتیجه و عاقبت امر، تعبیر خواب، حمل لفظ به معنای خلاف ظاهر و کشف غوامض و متشابهات قرآن به کار رفته است. با توجه به این آیات و با دقت نظر در موارد استعمال تأویل در هر یک، معلوم میشود که لفظ تأویل معانی مختلفی دارد، گرچه مآل و بازگشت همة آنها به یک حقیقت باشد.
از میان این وجوه آنچه مورد اختلاف است تأویل متشابهات است که در آیة 7 سورةآل عمران مطرح شده است و گروهی از مفسرین «واو» در «و الراسخون فی العلم» را استیناف و گروهی عطف فرض کردهاند که در نتیجه دستة اول علم به تأویل متشابهات قرآن را مختص خدای تعالی دانسته و دستة دوم راسخون در علم را نیز در دانستن آن شریک دانستهاند.
کلیدواژهها: تأویل و تفسیر، محکم و متشابه، ظاهر و باطن و راسخون در علم
تأویل در لغت
در لسان العرب آمده است: تأویل از مادة «أول» است. الأول: الرجوع، أوّل الیه الشیء رَجَعَه. تأویل در لغت به معنای برگشت دادن و برگشتن است [قُرشّی 1375 ج 1: 141].
راغب گفته است: تأویل از «أوْل» به معنی رجوع و بازگشت به اصل است و «مَؤْئل» مکان و جای بازگشت است و «تأویل» ردّ کردن چیزی به سوی غایت و مقصودی است که اراده شده، چه از راه علم و چه از راه عمل.
تأویل از راه علم مانند فرمودة خدای تعالی در آیة 7 سورة آل عمران: «و ما یعلم تأویله الاّ الله و الراسخون فی العلم…» و تأویل از طریق عمل مانند آیة شریفة 53 از سورة اعراف: «هل ینظرون الاّ تأویله، یَوْمَ یأتی تأویله یقول الذین …» [اصفهانی 1375: 27].
همچنین گفتهاند تأویل مأخوذ از «ایالت» به معنی سیاست است و تأویلکننده، گویی کلام را رهبری و سیاست میکند تا در جای خود قرار دهد [آلوسی بیتا ج 1: 4].
بعضی نیز گفتهاند که تأویل یک واقعیت خارجی است که به اصل خود برمیگردد، خواه به صورت نتیجه باشد، یا علّت یا وقوع خارجی [قرشّی 1375 ج 1: 141].
تأویل در اصطلاح
بعضی از پیشینیان، همچون طبری، تأویل و تفسیر را مترادف دانستهاند و بعضی دیگر برای این دو، معانی متفاوت در نظر گرفتهاند.
در مجمعالبیان آمده است: «التأویل و التفسیر و اصله المرجع و المصیر» [طبرسی 1406 ج 1: 699] تأویل یعنی تفسیر و اصل آن مرجع و مصیر است. در مجمعالبحرین آمده: «التأویل ارجاع الکلام و صرفه عن معناه الظاهری الی معنی أخفی منه» [طریحی 1365 ج 5: 312] تأویل، ارجاع کلام و برگرداندن آن از معنای ظاهری به معنای غیر ظاهر است. در تفسیر ابوالفتوح چنین آمده است که تأویل، برگرداندن آیه است از معنای محتمل به معنای دیگر، بنا به توافق ادلّه و قرائن [ج 1: 141].
شافعی دربارة تأویل گفته: «ارجاع لفظ النص و تصییره الی واحد من تلک المعانی المحتمله فی النص و لایکون ذلک الا بدلیل» [عبدالرحمن 1406: 56]. تأویل به معنای ارجاع لفظ نصّ و برگرداندن آن به یکی از معانی که نصّ احتمال آن را دارد، بر مبنای دلیلی که بر آن دلالت میکند.
فرق بین تفسیر و تأویل در اقوال علما و مفسّرین
طبرسی گفته است: «التفسیر کشف المراد عن اللفظ المشکل و التأویل رد احد المحتملین الی ما یطابق الظاهر و التفسیر البیان» [1406 ج 1: 80]. تفسیر، کشف مراد از لفظ مشکل و تأویل، برگرداندن یکی از محتملات است به آنچه مطابق ظاهر باشد و تفسیر بیان است.
راغب میگوید: تفسیر اعم از تأویل است و اغلب موارد استعمال تفسیر در الفاظ میباشد و موارد استعمال تأویل در معانی، تفسیر غالباً در مفردات الفاظ به کار میرود و تأویل در جملهها، مانند استعمال تفسیر در الفاظ غریب همچون «بحیره و سائبه و وصیله» یا در تبیین و شرح آن مانند تفسیر «صلوة و زکوة» در «اقیموا الصلوة و اتوا الزکاة» یا در کلامی که متضمن قصهای باشد که جز با دانستن آن، مقصود فهمیده نمیشود، مانند آیة 37 توبه «اِنّما النسیء زیادةٌ فی الکفر» که باید قصة نسیء که از رسوم جاهلی است، دانسته شود تا مراد آیه واضح گردد. منبع :سایت فصلنامه متین |