سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جلوه معشوق

پیش بینی های قرآن کریم (2)

وفات  و کشته شدن محمد

«محمد چیزی بیش از یک فرستاده همچون فـرستاده های پیش از خود نیست. بنابر این در صورت مردن یا کشته شدن او، آیا بلافاصله می خواهید به گذشته خود برگردید»؟ آل عمران/ 144

حرف «اَوْ» در آیه بـرای اباحت است (اباحت یعنی: درست و روا بودن. این حرف ماقـبـل و مابعد خود را یکـی و یکسان می شمارد. یعنی: گفـتن یا انجام دادن هر یک از طرفـیـن آن هـر دو درست یا یکسان است. مانند: جالِسِ الکاتِب اَوِ الشاعر = با نویسنده یا شاعر بنشین! یعنی همنشینی با هر یک از آنها یکسان است و فـرقی نمی کند).

آمـدن حرف «اَو» در آیه بـه ایـن معـنی است که چه گـفــته شـود: محـمـد در آیـنده " فـوت خواهد کرد" و چه گفـته شود وی "کشته خواهد شد" هر دو درست است.

محمد نیز در واقع هـم کشـته شـد و هم فـوت کرد. به این ترتیب که در اثر جویدن و چشیدن غذای مسموم، نیمی از سلامتی خود را از دست داد و مـدت دو سـالی که پس از آن غذای مـسـموم در قـیـد حـیـات بـود از اثر آن سم رنج می برد. و وفـات وی در واقع پنجاه درصد از اثر سـم بـود و پـنـجـاه درصد طـبـیعی (یعنی مربوط به سن و سال وی بود). و به این ترتیب مـحمـد هـم فـوت کـرد و هـم کـشـته شد. این آیه سالـیـان سـال پـیـش از مسـموم شدن وی و در نبردهای اولیه وی نازل شده است.

- پیش بینی سرنوشت ابو لهب و همسر وی

« قدرت ابو لهب و خود وی هر دو زیانمندانه و در ورشکستگی خواهند مرد ــ نه دارائیها و نه فعالیتهای وی هیچکدام بدرد او نخواهند خورد ــ به آتش شعله وری در خواهد افتاد ـــ و همسر وی نیز گردآورنده هیزم خواهد بود ـــ در گردن وی ریسمان لیفی انداخته خواهد شد».مسد /1-3

ابو لهب عموی پیامبر بـوده است. وی آدمی ثروتمند، با نـفـوذ، باهـوش، فـعـال اجـتـماعـی، و از دشـمـنـان محمد بوده است. این آیات سرنوشت وی و همسر وی را تعـیین کرده اند. در ایـن آیات هـمـه اسـلام در گرو یک جـمـلـه یا یـک چرخش از طـرف یـک دشمن خونین قـرار داده شده است.

اگر ابو لهب یا زن وی هر کدام در یک جمله گفـته بودند:«ایمان آوردم». یا جملاتی مشابه آن، چه به دروغ، چه به شوخی و یا چه به ریا، در آنصورت همه چیز می سوخت. چرا ابـو لـهب یا زن وی به جای ایـنکـه آن هـمـه زحـمـت مـبـارزه با محمد بخود بدهـنـد در یک جمله نگفـتند: ما ایمان آوردیم!

روشن است که کسی که جملات مزبور در مورد سرنوشت ابو لهـب و زن وی گفـتـه، می دانسته که هیچیک از این افراد هرگز نخواهد گفت: «ایمان آوردم». و این تـنـهـا خـداسـت که می تواند یک دینی را در گرو یک جمله از طرف یک چنین افـرادی بگذارد. و محمد هیچگاه نمی تواند بفهمد که آیا این افراد عوض خواهند شد یا نه. چنانکه خیلی هـا بودند که در ابتدا با محمد می جنگیدند ولی بعدها از پیروان وی شدند.

- پیش بینی آینده اسلام

«می خواهند با فوت کردنهای خود نور خدا را خاموش کنند، ولی خدا نور خود را کامل خواهد کرد هر چند افراد حق ستیز آنرا خوش نداشته باشند».صف/8

پیش از اینکه اسلام پیروز بشود و در جامعه مستقر بشود، آیه پیش بینی می کند که خدا نور خود (که منظور از آن قرآن و اسلام است) را کامل خواهد کرد. اگر محمد اسلام را از خود درآورده می بود، اینقدر می فهمید که احتمال می داشت فردا پس فردا فوت کند یا کشته بشود، یا اصلاً تا آخر عمر موفق نشود که اسلام را در جامعه مستقر کند، در آنصورت برای هواداران وی روشن می شد که اگر قرآن حرف خدا می بود، خدا می بایست می دانست که اسلام بالاخره کامل خواهد شد یا نه. روشن است که گفته های اینچنینی فقط می تواند گفته خدا باشد.

- پیش بینی برگشتن محمد به مکه

« آن که قرآن به تو داد ترا به مکه باز خواهد گردانید».قصص /85

(مُعاد در اصل مَـعْـوَد بر وزن مَـفـْعـَل اسم زمان و مکان است بمعنی: زمان و مکان برگشت. و در معنی دوم خود از جمله به "روز رستاخیز اطلاق شده (به اعتبار اینکه زمان و مکان برگشتن به زندگی است)"، و به زادگاه اطلاق می شود (به اعتبار اینکه انسان هر جا برود نهایتاً به آن برمی گردد). و در آیه به مکه اطلاق شده که زادگاه محمد بوده است).

محمد به دلایلی که می دانیم مجبور شده بود که مکه را ترک کند. آیه به وی وعده می دهد که وی به مکه باز خواهد گردید. همه قرآن و اسلام در گرو این آیه گذاشته شده بوده است. اگر محمد پیش از برگشتن به مکه فوت می کرد و یا هیچگاه پیروز نمی شد و نمی توانست وارد مکه بشود، در آنصورت همه دین وی می سوخت. چون برای پیروان وی روشن می شد که اگر این قرآن حرف خدا می بود، خدا منطقاً می بایست می دانست که محمد به مکه برمی گردد یا نه.

و روشن است که کسی که یک دینی درست می کند، اینقدر می فهمد که شاید فردا پس فردا فوت کند و هیچگاه به مکه برنگردد، و دروغ بودنِ وحی بودنِ قرآن برای مردم روشن می شود.

روشن است که این آیه حرف کسی غیر از خدا نمی تواند باشد.