قلب عالم امکان!
السلام علیک یا بقیة الله
ای قلب عالم امکان!
ای کشتی نجات اینک گرفتاران امواج پر تلاطم دریای فساد و ظلم و طغیان در انتظار ظهورت لحظه شماری میکنند.ای روزنه امید!اینک اسیران زنجیر استعمار و گرفتاران استبداد،با انتظار روز رهایی ازاسارت ظلم،دل خوش کرده و شبهای ظلمانی و تاریک بیداد را به امید نور عدالت تو، سپری می کنند.
ای چشمه سار جوشان فضیلت!اینک تشنه کامان علم و دانش، در انتظار جرعه ای از اقیانوس بیکران علم تو صف کشیده اند.
ای بهار آزادی! اینک مظلومان و بیچارگان و ستمدیدگان، چشمان خسته خود را به قطرات بارش ابر عدالت تو دوخته اند.
ای مایه ی امید، ای آرزوی دل اولیا، ای آنکه شبهای تار انبیا به امید ظهورت رقم خورده!
ای آنکه خشم پر خروش ملکوتیان به یاد انتقامت، فروکش!
ای آنکه قلب پر خون علی(ع) را تو مایه تسکین!
ای آنکه پهلوی شکسته زهرای اطهر (س) را تو مرهم!
ای آنکه قلب شکسته حسن (ع) را تو درمان!
ای آنکه خون پاک شهیدان را تو منتقم!
ای آنکه بازوان به زنجیر کشیده اسیران را تو نوازش!
بیا! تا شکوفه های بهاری به روی زیبای تو با طراوت شود.
بیا! تا لاله های پرشور گلستان به یاد تو تبسم کند.
بیا! که سبزه زاران بخاطر جمال زیبای تو با طراوت شود.
بیا! که غنچه ها به یاد تو شکوفا گردد.
بیا! که بلبلان برای تو نغمه سردهند.
آری! بیا که کاخ بیدادگران به دست تو ویران شود.
بیا! که ستم پیشگان،به شمشیر انتقام تو کیفر شوند.
بیا! که پرچم پر افتخار توحید به دست توانای تو در سراسر گیتی به اهتزاز در آید.بیا! که عدالت، در لوای حکومت تو، بر روی ساکنان این کره ی خاکی، سایه افکند.
ای آنکه از موسی برتر.
بیا! یدبیضای قدرت الهی را ازآستین ملکوتیت برون آر و چشم خیره سران عالم راخیره ساز.
بیا! که باعیان کردن اژدهای قهر خداوندی تمام جادوی جادوگران قرن را باطل ساز و مدعیان دروغین حقوق رارسواکن.
بیا! با فرو ریختن آتش خشم الهی بر سر ابر خیانتکاران،همه ی ستم پیشگان را درشعله های غضب خداوندی بسوزان وخاکستر آنان را بر باد ده تا مظلومان و بیچارگان و ستمدیدگان نفس راحتی کشند.
بیا! که با غرق کردن قافله های بیداد گران و استبدادگران در دریای طوفانی سطوت و انتقام پروردگاری،حزب حق و لشکرعدل،مسرور وخندان گردد.
بیا!که شیفتگانت پروانه وار به اطراف شمع وجودت چرخش کنند.
بیا! که با آمدنت قلب رسول الله(ص) خوشحال و دل علی(ع) شاد و چشم زهرا(س) روشن شود. (امام مهدی (عج)از ولایت تا ظهور قزوینی محمد کاظم ص 17)