خرمشهر
/ ویکی پدیا : ازادی خرمشهر از اهداف اصلی عملیات بیتالمقدس در خلال جنگ ایران و عراق بود، که توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی علی صیاد شیرازی) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به فرماندهی محسن رضایی و احمد متوسلیان) انجام گرفت.[2] بعد از این نبرد، شهر خرمشهر پس از 576 روز اشغال توسط نیروهای ارتش عراق، در روز سوم خرداد سال 1361 بوسیله نیروهای مسلح ایران بازپس گرفته شد.[3][4] فتح خرمشهر بازتاب جهانی داشت و عراق با از دست دادن خرمشهر، از نظر سیاسی تکیهگاهش را برای مذاکره از دست داد.[5] این نبرد از لحاظ نظامی، بهعنوان نقطه? عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته میشود.[5][6] شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ روز 3 خرداد را به عنوان؛ روز مقاومت، ایثار و پیروزی در تقویم رسمی ایران نامگذاری کردهاست
مقاومت نیروهای ایرانی
پس از حمله نیروهای عراقی به خرمشهر، یک گردان از تکاوران دریایی ارتش به فرماندهی هوشنگ صمدی، گردان دژ خرمشهر به فرماندهی علی قمری و دانشجویان دانشگاه افسری امام علی به فرماندهی حسین حسنی سعدی، همچنین تعدادی از نیروهای سپاه خرمشهر به فرماندهی محمد جهانآرا، از محدود یگانهای نظامی بودند، که به مدت 34 روز از شهر دفاع کردند.
آغاز عملیات پسگیری
در پی آغاز عملیات بیتالمقدس در نیمه شب دهم اردیبهشت سال 1361 چند هدف عمده استراتژیک و تاکتیکی از جانب نیروهای ایرانی دنبال میشد:
- بیرون راندن نیروهای ارتش عراق، به پشت مرزهای بینالمللی
- انهدام نیروهای باقیمانده از ارتش عراق، در منطقه بین غرب کارون تا خط مرزی
- آزادسازی شهر خرمشهر[3]
آزادسازی خرمشهر در حقیقت از اهداف مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس بود. در ساعت 22:30 شامگاه شنبه، 1 خردادماه 1361، مرحله چهارم این عملیات با اعلام رمز توسط فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا به واحدهای عملکننده، با هدف آزادسازی خرمشهر، آغاز شد.در این بین نقش نیروی هوایی ایران در منهدم کردن پل ساخته شده عراقی ها که بسیاری از نیروها و ادوات را از طریق آن به خرمشهر میرساندند، توسط خلبان محمود اسکندری نیز اهمیت بالایی داشت.[9] در پایان این نبرد علاوه بر پایان بخشیدن به 19 ماه اشغال بخشی از حساسترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربهای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد.[10]
تلفات
در جریان آزادسازی خرمشهر حدود 16 هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند، همچنین 19 هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.[11] در خلال 26 روز نبرد خونین در عملیات بیتالمقدس 3?000 نفر از نیروهای ایرانی شهید و 12 هزار نفر نیز مجروح شدند.[12]
پس از آزادسازی
پس از آزادسازی خرمشهر رزمندگان ایرانی در اولین اقدام، در مسجد جامع خرمشهر نماز شکر به جا آوردند. با انتشار خبر این پیروزی در سطح کشور موجی از شادی و سرور سراسر ایران را فراگرفت، به طوری که مردم در سرتاسر کشور به خیابانها رفته و به شادی و پخش شیرینی پرداختند.[13]
سید روحالله خمینی در 3 خرداد 1361 پیامی به مناسبت آزادسازی خرمشهر خطاب به مردم ایران صادر کرد. در اولین بخش این بیانیه آمدهاست: «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و سپس بیان شده:[14]
با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شدهاست، سپاس بیحد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود.
— «فتح خرمشهر، نصر بزرگ»
ادامه جنگ پس از آزادسازی
پس از این عملیات، نیروهای مسلح، به خصوص ارتش ایران، انگیزه کمتری برای ادامه جنگ داشتند. استدلال آنها این بود که هدف از جنگ، بیرون راندن ارتش عراق بوده و ادامه آن و نفوذ به داخل عراق، کشورگشایی است.[8][15]
پس از فتح خرمشهر امکان پایان جنگ وجود داشت و دیدگاه ها در مورد ادامه جنگ به 2 دسته تقسیم می شود:
1. دیدگاه طرفداران ادامه جنگ:
حقیقت اصلی که از دید عامه پنهان بود این بود که هنوز بسیاری از شهرها و سرزمینها از فکه و شلمچه تا سومار و نفت شهر در اشغال ارتش عراق بود و پذیرفتن صلح در چنین شرایطی عاقلانه نبود،نکته دیگر اینکه صلح تفاوت بسیار با آتش بس دارد،ایران در این مقطع با پذیرفتن آتش بس مشکلی نداشت،اما حرف مقامات ایرانی این بود که در صورت انعقاد پیمان صلح،بر اساس حقوق و عرف بینالملل ،اولا باید مرزها به قبل از دوران جنگ باز گردد،دوما مقصر جنگ معرفی شود و سوم اینکه مقصر مجبور به پرداخت غرامت و جبران خسارات ناشی از جنگ شود،که متاسفانه طرح های صلح و آتش بسی که شوری امنیت ارائه میکرد،متضمن هیچکدام از شرایط بالا نبود و فقط طرفین را به ترک مخاصمه دعوت میکرد بدون آنکه مقصر و عامل متجاوز شناسایی شود،مرزها به وضعیت دوران صلح بازگردد و طرف متجاوز مجبور به جبران خسارات شود. در چنین شرایطی که ایران دست بالا را در جنگ داشت و همچنین حقوقش تضیعع،و خاکش در اشغال عراق بود منطقا نباید پیشنهاد های صلحی را که فقط حقوق و منافع عراق را تامین میکرد بپذیرد.
اما نظر برخی فرماندهان ارشد جنگ مانند قاسمعلی ظهیرنژاد (رئیس وقت ستاد مشترک ارتش) و محسن رضایی (فرمانده وقت کل سپاه) این بود، که به جهت دریافت غرامت، باید تا کنار اروندرود پیشروی شود. نظر محسن رضایی این بود که در آن مقطع، با پذیرش آتشبس از سوی ایران، جنگ با عراق، 50 سال به درازا میکشید.[16]
استدلال رهبران نظامی بر این بود که با آن شکست، بیش از 50 درصد توان ارتش عراق از بین رفته و یک حمله دیگر (حمله ای که در عمل هیچ وقت به وقوع نپیوست) میتواند آخرین ضربه به حکومت نیمه جان صدام باشد. در نهایت با اعلام موافقت اکبر هاشمی رفسنجانی با نظر این دسته از فرماندهان، نظر مساعد روحالله خمینی جلب شد.[8]
بر همین اساس در روز یکم تیرماه سال 1361 سید علی خامنهای، رئیس وقت شورای عالی دفاع ملی و رئیسجمهور، در دیدار با گروهی از روحانیان و مبلّغان اعلام کرد:[17]
"به مردم باید گفته شود که با فتح خرمشهر و حتی فتح دیگر شهرها، جنگ تمام نخواهد شد، زیرا تا زمانی که متجاوز تنبیه نشدهاست، مبارزه ادامه خواهد داشت."
2. دیدگاه طرفداران پایان جنگ:
ایران بعد از فتح خرمشهر دست بالا را داشت و ارتش ایران به راحتی می توانست شهرهای باقی مانده در اشغال عراق را آزاد کند. اما طرفداران ادامه جنگ نیاز به حضور عراق در این شهرهای اشغال شده داشتند تابگویند جنگ پایان نیافته است و ما باید در خاک عراق حضور داشته باشیم. از سوی دیگر قشر حاکم که جنگ طلب و مذهبی بودند برای خاموش کردن صدای مخالفان داخلی و گروه های دگراندیش نیاز به جنگ داشتند. آنها با بیان این که کشور در جنگ است و ما باید با هم متحد باشیم تا بر دشمن غلبه کنیم آزادی بیان را محدود می کردند و صدای مخالفان را خاموش می کردند.