سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جلوه معشوق

کوثر بی کران !

ای فاطمه عشق را باید از تو آموخت ومناجات و صمیمیت را و عبودینت را

عفت اگر معنی یافته است از رفتار توست حیا اگر هست یادگار توست

یا زهرا تو آن کوثر پر خیر و برکتی که تا قیامت خیر و نیکی مدیون توست...

 ای چشمه سار حکمت دریای بیکران خصال نیکوی تو از دانش و وفا و حیا موج می زند

در چهره ات حیای محمد نهفته است .

همتای بی همتای علی بودی و شریک دردها و رنجهای آن امام

 تو در کجای مدینه ارمیده ای ای ارامش مدینه

در سوگ وفاتت در کجا باید گریست ؟
  شبنم اشک را در پای کدامن نهال باید ریخت ...

مزار پنهانت پنهانها را آشکار می کند

و گریه هایت از خنده های نا حق پرده بر می دارد ...


کوچ جانان

((خمینی روح خدا بود در کالبد زمان و روح خدا جاودانه است ))

 

 


ایام  ارتحال جانسوز خمینی کبیر بنیان گزار نظام مقدس جمهوری اسلامی و بیدارگر قرن، عارف از خود رهاشده و به حق پیوسته  را به امت قهرمان و قدردان ایران اسلامی و همه عاشقان مکتب نورانی و با عظمت اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله و سلم ،تسلیت عرض نموده و از خدای مهربان می خواهیم که ما را در زمره امت واقعی امام عزیز قرار دهد و بتوانیم از آرمانهای والای پیر جماران و امید بخش دلهای مستضعفان پاسداری کنیم .
امام عزیز! با تمام وجود به تو عشق می ورزیم و تو را بخاطر همه خوبیهایت که مارا از همه گونه گرفتاری و ظلمت و جهالت و اسارت رهانیدی دوست می داریم و امید شفاعت تو را داریم .
ای بزرگمرد جهان تشیع! ای احیا گر اسلام ناب! و ای زمینه ساز واقعی حکومت جهانی مهدی موعود ارواحنا لتراب مقدمه الفدا تو را دوست داریم و قول می دهیم تا آخرین لحظه زندگی به انقلاب شکوهمندت وفادار بمانیم .

 

 


راز و رمز تعدد ازدواج‏های پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

راز و رمز تعدد ازدواج‏های  پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله  
ازدواج نه تنها به طور طبیعی ارضای غرایز جنسی را در پی دارد و شکوفایی بسیاری از استعدادهای آدمی در پرتو آن صورت می‏پذیرد. برابر آیات قرآنی، جهان ماده بر اساس نظام زوجیت و مشارکت و پیوند مذکر و مؤنث‏شکل گرفته‏(ذاریات 49 حج5)

  و حیات انسان و تداوم نسل او نیز در پرتو ازدواج میسر شده است.( روم  21 و اعراف 189)

بدین‏سان ازدواج برترین گزینه طبیعی برای دستیابی به رشد و تکامل صحیح انسانی است.

تاریخ زندگی بشر در امر پیوند مرد و زن، چگونگی آن، شاهد فراز و نشیب‏های شگرفی بوده است; از دیرباز واقعیت‏های طبیعی همچون بلوغ دیرتر مردان و افزایش تعداد زنان مهیای ازدواج و پایان یافتن زودتر سن باروری در زنان و ضرورت‏های اجتماعی همچون کشته شدن مردان جوان در حوادث مختلفی همانند جنگ و نظایر آن و بر جای ماندن زنان بیوه، چند همسری را در عرصه تاریخ زندگی آدمیان رقم زده است; ولی دیدگاه‏های مکاتب و فلسفه‏های مختلف در زوال، فزونی، گسترش، کاهش یا محدود ساختن چند همسری تاثیر بسیار داشته است.

اسلام به عنوان واپسین دین الاهی در زمانی طلوع کرد که تعدد زوجات، به صورت نامحدود و به شکل غیر منضبط، در میان اعراب رواج داشت. قرآن کریم به دلیل ضرورت‏های طبیعی و اجتماعی اصل چند همسری را به کلی مردود ندانست ولی از یک سو با محدود ساختن آن از نظر تعداد به چهار همسر، گام مهمی در اصلاح و سامان‏دهی وضعیت نامطلوب متداول آن دوران برداشت; و از سوی دیگر با مشروط ساختن تعدد زوجات به رعایت عدالت‏به صراحت اعلام کرد: اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، تنها یک تن را به همسری برگزینید(  نساء 3 )

اکنون این پرسش مطرح می‏گردد که چرا پیامبر از این محدودیت مستثنا شده، همسران زیادتری برگزید؟ به راستی آیا علاقه جنسی موجب تعدد ازدواج آن حضرت شده است‏یا حقیقت چیز دیگری است؟

نخست تعداد همسران، تاریخ و چگونگی ازدواج آنان با پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله    را به صورت مختصر مورد بررسی قرار می‏دهیم:

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله  در طول زندگی خویش با یازده تن ازدواج کرده است:

علل تعدد زوجات پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله  

با اندکی دقت‏به خوبی می‏توان دریافت که راز و رمز این پیوندها، تمایلات جنسی نبوده است; زیرا:

. بیش‏ترین عمر پیامبر صلی الله علیه و آله  (بیش از دو سوم آن) آن هم بخش نخستین، از آغاز جوانی تا دوران میان سالی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله  ، از 25 تا 50 سالگی فقط با یک همسر یعنی حضرت خدیجه سپری شده است. از 50 تا 51 سالگی بدون همسر زیسته است و از 51 تا 53 سالگی فقط با سوده که زنی سالخورده بود زندگی نموده است.

 تعدد همسران پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله  در فاصله سال اول تا هفتم هجری، یعنی از 54 تا 61 سالگی آن حضرت صورت پذیرفته است.

نگاهی کوتاه به تاریخ و ترتیب آن‏ها روشن می‏سازد که اصولا این ازدواج‏ها بر اساس مصالح و به دلیل ایفای مسؤولیت‏های همه جانبه نبوت صورت گرفته است; زیرا اگر جز این بود، چگونه پس از ازدواج با عایشه که تنها همسر باکره وی بود و از جمال و زیبایی نیز بهره وافی داشت، با زن سالخورده‏ای چون زینب بنت‏خزیمه ازدواج می‏کند که تنها سه ماه بعد از ازدواج از جهان خت‏برمی‏بندد یا پس از آن ام سلمه را به همسری برمی‏گزیند که خود او در پاسخ خواستگاری پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله  ، بزرگی سن، داشتن چهار فرزند یتیم و... را موجب عدم شایستگی خود برای همسری دانسته، عذر خواهی می‏کند; اما پیامبر این امور را مانع نمی‏داند و او را به همسری برگزیده، همانند عایشه نزد او اقامت می‏گزیند.ادامه مطلب...

موسیقى

 حرمت موسیقى
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ»؛لقمان (31)، آیه 6. «و برخى از مردم سخنان بیهوده را مى‏خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند».
«موسیقى» - یا «موسیقیا» - واژه‏اى یونانى است که در فرهنگ لغت، معادل «غنا» است؛ ولى در حوزه مفاهیم دینى و اصطلاح فقه، با یکدیگر تفاوت دارد. «غنا» در اصطلاح شرعى عبارت است از: «آوازى که از حنجره آدمى بیرون آمده و در گلو چرخانده (چهچهه) شود و در شنونده حالت سرور و وجد ایجاد کند و مناسب با مجالس لهو و خوش‏گذرانى باشد». اما موسیقى به «صوت و آهنگى گفته مى‏شود که از آلات موسیقى، پدید آید». بر این اساس بین موسیقى علمى و موسیقى فقهى، عموم و خصوص مطلق است.ر.ک: امام خمینى، المکاسب المحرمة، ج‏1، ص‏224-198؛ حسینى، على، الموسیقى، ص‏16و17؛ آیت‏الله تبریزى، استفتاءات، س‏1046و1047و1048؛ آیت‏الله فاضل، جامع‏المسائل، ج‏1، س 974 و 978 و 979.
در قرآن چند آیه در این مورد نازل شده است که با توجه به بعضى از آیات قرآن و احادیث، حرمت غنا و موسیقى لهوى، به خوبى ثابت مى‏شود.رک: لقمان (31)، آیه 6؛ فرقان (25)، آیه 72؛ مؤمنون (23)، آیه 3؛ حج (22)، آیه 30؛ قصص (28)، آیه 55. افزون بر آن، تمامى فقیهان شیعى نیز بر حرمت موسیقى و غنا اتفاق نظر دارند.عده‏اى از فقیهان دین در کتب استدلالى خود و برخى از نویسندگان در نوشته‏هاى فارسى اظهار مى‏دارند که دو تن از فقیهان شیعى (فیض کاشانى و محمد باقر سبزوارى) قائل به حلیت غنا هستند؛ ولى با کمى تأمل و درنگ در کلام آنان، در خواهیم یافت که آنان نیز در اصل حرمت غنا تردیدى ندارند و تنها در برخى ویژگى‏ها و خصوصیات با آنان اختلاف نظر دارند. ر.ک: سیدابوالقسم، خویى، مصباح الفقاهه، ج 1، باب الغناء؛ امام خمینى، المکاسب المحرمة، ج 1، باب الغناء.
با بررسى کوتاه در قرآن و روایات و سخن روان شناسان، مى‏توان موارد ذیل را از فلسفه‏هاى حرمت موسیقى دانست:
1. انسان را به فساد و فحشا گرایش مى‏دهد.در حدیثى از نبى اکرم‏صلى الله علیه وآله آمده است: «الغِناءُ رُقِیَّةُ الزِّنا»؛ «غنا نردبان زنا است»: بحارالانوار، ج 76، باب 99، الغناء.
2. او را از یاد خدا غافل مى‏سازد.در آیه 6 از سوره «لقمان» یکى از عوامل گمراهى از سبیل الهى «لهو الحدیث» دانسته شده و «لهو» آن چیزى است که انسان را به خودش آنچنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهاى مهم‏تر شود، و در روایات اسلامى از آن به «غنا» تفسیر شده است: وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، ابواب مایکتسب به
.
3. بر روان و اعصاب، تأثیر سویى دارد.ر.ک: تفسیر نمونه، ج 17، ص 24.
در زمینه غنا و موسیقى توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. هر نوع آواز و آهنگى، حرام شمرده نمى‏شود؛ بلکه تنها آهنگ‏هاى مناسب با مجالس لهو و فساد، مشمول حرمت است و گوش دادن به آهنگ‏هایى که از این مشخصه عارى بوده و یا مشکوک به نظر مى‏رسد، اشکال ندارد.
دوم. طرب و لهو، دو واژه کلیدى است که در باب غنا و موسیقى به کار مى‏رود. «طرب» به حالت سبک وزنى و سبک عقلى گفته مى‏شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ، در روان و نفس آدمى پدید مى‏آید و او را از حد اعتدال خارج مى‏کند. این امر تنها به حالت شادى اختصاص نمى‏یابد؛ بلکه ممکن است از آهنگ‏هاى غم و حزن آور نیز به دست آید.المکاسب المحرمه، ج 1، باب الغناء.
«لهو» سازگارى و هم‏نوایى آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوش‏گذرانى است؛ بدین معنا که ممکن است نغمه‏اى طرب‏انگیز نباشد؛ ولى از نغمه‏هایى باشد که فقط در جلسات فاسقان و هواپرستان رایج باشد. به این آهنگ لهوى مى‏گویند و اگر از هر دو مشخصه (طرب و لهو) برخوردار باشد،به آن مطرب لهوى مى‏گویند.
تمامى مراجع تقلید، «لهوى بودن» را جزء و قید موسیقى حرام مى‏دانند؛ ولى در قید «طرب‏انگیزى» اختلاف نظر دارند.آیات عظام آیت‏الله سیستانى، آیت‏الله تبریزى، آیت‏الله وحید و آیت‏الله مکارم، موسیقى لهوى را حرام مى‏دانند؛ اگرچه طرب‏انگیز نباشد.
سوم. آلات موسیقى دو قسم است: آلات مختص حرام و آلات مشترک.
«آلات مختص» به آلاتى از موسیقى گفته مى‏شود که نوعاً در لهو و لعب به کار مى‏رود و منفعت حلالى در بر ندارد. «آلات مشترک» به آلاتى از موسیقى گفته مى‏شود که هم براى منافع مشروع و حلال به کار مى‏رود و هم براى منافع نامشروع و حرام.
استفاده از آلات مختص به هیچ وجه جایز نیست؛ ولى آلات مشترک بستگى به کیفیت نواختن آن دارد. بیشتر مراجع تقلیدآیةاللّه آیت‏الله بهجت و آیةاللّه آیت‏الله صافى، استفاده از هر نوع آلات موسیقى را حرام مى‏دانند. استفاده از آلات مشترک را به طور مطلق حرام نکرده‏اند؛ بلکه براساس کیفیت نواختن آن فتوا داده‏اند.

خوشبخت‏ترین مردم

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله
خوشبخت‏ترین مردم نزد من مؤمنی است که: متعلقاتش کم، از نماز بهره‏مند، تا لقای حق بر روزی به حد کفاف صبر کند، پروردگارش رانیکو بندگی نماید، در بین مردم گمنام، مرگش زود فرا می‏رسد، ارثش اندک و
گریندگانش بسیار باشد.


همنشین قارون و هامان

* پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: خوشبخت‏ترین مردم نزد من مؤمنی است که: متعلقاتش کم، از نماز بهره‏مند، تا لقای حق بر روزی به حد کفاف صبر کند، پروردگارش رانیکو بندگی نماید، در بین مردم گمنام، مرگش زود فرا می‏رسد، ارثش اندک و گریندگانش باشد.

*فرمود: نماز را سبک و ناچیز مشمارید، هر کس نسبت به نمازش بی اعتنا باشد و آنرا سبک و ضایع گرداند همنشین قارون و هامان خواهد گشت و حقّ خداوند است که او را همراه منافقین در آتش داخل نماید.

* پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: به آنان که در تاریکی شب به سوی مساجد می‏روند، مژده روشنایی کامل روز قیامت را بده.


یا فاطمه الزهرا !

السلام علیک یا فاطمه الزهرا 

                                         یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله        
در اندوه جگر سوز علی  سلام الله علیه در مواجهه با فاطمه میان در و دیوار و گاه شستن صورت نیلی و بازوی کبود فاطمه هیچ هنرمند عارفی توانسته مثیه بسراید آن چنانکه از عمق رنج آدمی در چروکهای پیشانی علی خبر دهد و وسعت غمهای خلقت را در پهنای اشک علی بشناسد و بشناساند  جز با اشک پنهانی علی ؟

       ... مادر نمیر ! مردن برای تو زود است و یتیمی برای ما زودتر . ما هنوز کوچکیم  از آب و گل در نیامده ایم هنوز سرهایمان طاقت گرد یتیمی ندارد  .

نهال احتیاج به گلخانه و باغبان دارد  تاب سوز و سرما و باد و توفان  ندارد وما از نهال کوچکتریم و از غنچه ظریفتر  .

اما نه . نمان برای محافظت از ما نمان برای مراقبت ما ...

تو خود اکنون نیاز به تیمار داری بمان تا ما ترا روی چشمان خود مداوا کنیم .

تو اکنون به کشتی نجات توفان زده ای می مانی که به سنگ کینه جهال غریق  شکسته ای و پهلو گرفته ای . بمان برای اینکه ما بی مادر نباشیم  بمان تا ما مادری چون تو داشته باشیم

میدانم که خسته ای و مصیبت بسیار کشیده ای و غم بسیار خورده ای میدانم که به رفتن مشتاقنری تا ماندن  وبدانجا دلبسته تری تا اینجا . اما تو خورشیدی مادر ! بمان ! به خفاشان نگاه نکن  این کوری مزمن دلت را مکدر نکند  تو بخاطر همین چند چشم که آفتاب را می فهمند بمان ! ...

خدا بکشد دشمنان تو را مادر  که در طول چند ماه با سوهان خباثت رشته حیات تورا بریدند

ام کلثوم به فدای چشمانی که لحظه به لحظه بی فروغتر می شوند . ... (کشتی پهلو گرفته  سید مهدی شجاعی  ص 124 -118 با تلخیص )

 

ایمان

ایمان
...گرایشهاى ایمان مذهبى موجب آن است که   انسان تلاشهایى علیرغم گرایشهاى طبیعى فردى انجام دهد و احیانا هستى و حیثیت خود را در راه ایمان خویش فدا سازد این در صورتى میسر است که ایده انسان جنبه تقدس پیدا کند و حاکمیت مطلق بر وجود انسان بیابد تنها نیروى مذهبى است که قادر است به ایده ها تقدس ببخشد و حکم آنها را در کمال قدرت بر انسان جارى سازد . ..


یاد مرگ و اثرات تربیتی آن

یاد مرگ و اثرات تربیتی آن

همه عقاید دینی در رفتار انسان مؤثراند،هر چند تأثیر آنها یکسان نیست. از میان عقاید دینی، اعتقاد به مرگ،رستاخیز و معاد یکی از نافذترین و مؤثرترین باورها در جهت دادن به رفتار آدمی،تربیت و اصلاح اوست.چنین عقیده‏ای نقش شایانی در پرورش روح انسان دارد و آثار تربیتی شگرفی در زندگی فردی و اجتماعی او به ارمغان می‏آورد.

یاد مرگ بسیار ارزشمند است و فواید زیادی به دنبال دارد و چه خوب است که انسان همواره به یاد مرگ باشد. یاد مرگ بهترین زهد نسبت به دنیا، عامل بی‌رغبتی به آن و باعث حقیر شدن جهان مادی در دید بندگان است.مرگ،برترین عبادت و بهترین موضوع برای اندیشه کردن و مراقبه نمودن است. خاموش کردن آتش حرص و طمع،شکستن میل،هوی و هوس،لطیف کردن طبع،کشتن شهوات و خشکاندن ریشه‌های غفلت،از آثار دیگر یاد نمودن مرگ است؛ همچنین باعث آسان شدن و عدم ترس از آن می‌شود.

الف- اصلاح نگرش انسان به دنیا

اعتقاد به معاد،نگرش انسان را به دنیا تغییرمی دهد و دنیا را برای انسان به عنوان ابزاری در جهت نیل به اهداف والای انسانی و رسیدن به یک زندگی جاوید و همیشگی قرار می‏دهد.

بر اساس جهان‏بینی توحیدی، دنیا برای انسان آفریده شده و نه انسان برای دنیا، و شخصیت انسانی بسیار والاتر و گرانبهاتر از آن است که بخواهدخود رابه متاع دنیا و جلوه‏های فریبنده آن بفروشد.

یاد قیامت سبب می‏گردد تا نوح علیه‏السلام تسلیم خواسته‏های اشراف و بهانه‏جویانی که خواهان طرد فقرا از اطراف وی بودند،نشود و با قاطعیت در برابر آنها ایستاده و بگوید:«من هرگز کسانی را که ایمان آورده‏اند طرد نمی‏کنم؛چرا که آنها با پروردگار خویش ملاقات خواهند کرد».اعتقاد به معاد،بینش انسان را به عالم هستی وسعت می‏بخشد و او را از تنگنای دنیا به فراخنای جهان باقی پیوند می‏دهد و همّت او را بلندمرتبه‏تر از آن می‏گرداند که بخواهد به تعلّقات دنیوی و مادّی خشنود شود و بدان رضایت دهد.

آری مؤمنان راستین،این حقیقت را به خوبی دریافته‏اندکه کتاب زندگانی بشر، سرفصل‌های بی‏شماری دارد،که چند بخش از آن در حیات دنیا حاصل گردیده، امّا فصل‌های مهم و تماشایی آن پس از مرگ ودر زمان ظهور قیامت آغاز می‏شود.

ب_اصلاح نگرش به مرگ

ایمان به معاد، چهره وحشت‏انگیز مرگ را که همیشه به صورت کابوسی بر افکار انسان‌ها سنگینی داشته و آرامش را از آنها سلب کرده دگرگون می‏سازد و آن را از مفهوم فنا و نیستی به دریچه‏ای به سوی جهان بقا تغییر می‏دهد.

همسر فرعون نیز با آن که غرق در یک زندگی مرفه و تجمّلاتی بود،امّا زرق و برق دستگاه فرعونی او را نفریفت و او که دلش به نور ایمان روشن بود،از تمام تعلّقات دنیوی دست شست و از تنگنای آن قصرها، به فراخنای بهشت چشم گشود و چنین دعا کرد:

«پروردگار من،خانه‏ای برایم در جوارت در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و کارهایش رهایی بخش».

ج ـ کنترل غرایز و شهوات

تا زمانی که انسان در این دنیا استقرار دارد دلش از تمنّا و خواهش‌ها باز نمی‏ایستد، امّا وقتی در پرتو ایمان به غیب و اعتقاد به سرای باقی دریافت که فرصت دنیا بسیار محدود و بهره آن نیز بسی ناچیز است و حتی در قلمرویی که به دست می‏آید نمی‏توان آن را برای همیشه حفظ کرد و خوشی‌ها و لذایذ واقعی نیز در همین ایام کوتاه خلاصه نمی‏شود، دیگر نه هردم امواج خواسته‏های بی‏پایان بر دلش استیلا می‏یابد که خود را به همه چیز وابسته کند و موجب انهدام خویشتن گردد و نه از این که بیش از حد از نعمت‌ها و ثروت‌های دنیا برخوردار نشده، آزرده خاطر می‏شود.

حضرت علی(ع)،می فرماید:«به هنگام تصمیم بر کارهای زشت،مرگ را که نابودکننده لذت‌ها و مکدرکننده شهوات و قطع ‏کننده آرزوهاست به یادآورید».

خداوند می فرماید:«زندگی دنیا متاع زودگذری است و آخرت سرای همیشگی و ابدی است».

د ـ شهامت و شجاعت

اعتقاد و باور به معاد چنان تحوّل عظیمی در روح و اندیشه انسان ایجاد می‏کند که نه تنها از فشارهایی که در طریق انجام مسئولیت‌ها بر او وارد می‏آید رنجی نمی‏برد، بلکه از آن استقبال می‏کند و همچون کوه در برابر حوادث می‏ایستد و در برابر بی‏عدالتی‌ها تسلیم نمی‏شود و مطمئن است کوچک‏ترین عمل نیک و بد، پاداش و کیفر دارد و بعد از مرگ به جهانی وسیع‏تر که خالی از هر گونه ظلم و ستم است انتقال می‏یابد و از رحمت و الطاف پروردگار بهره‏مند می‏شود.

به گفته ویلیام جیمز:آدمی به این اعتقاد نیاز دارد که در ورای این عالم محسوس،عالم دیگری وجود دارد که غرق در معنویت است و همین اعتقاد است که سبب می‏گردد تا به افرادی که بدان پایبند هستند در برابر حوادث،نیرو و قدرتی عظیم ارزانی دارد... منبع : خبر گزاری قرآنی ایران